حسرت.....
امروز میخوام یکی از تلخترین خاطرات این دو سه ساله که ننوشته بودم را تو وبلاگ دخترای گلم ثبت کنم ... دختر عمه آخری مامان در تاریخ 20 تیر 1395 بعد از چندین ماه تحمل بیماری و درد و رنج و ناراحتی اطرافیان در 50امین روز بستری اش تو آی سی یو بیمارستان الزهرا اصفهان به رحمت خدا رفت. روحش شاد. تصمیم داشتم تعطیلات آخر اون هفته یعنی 24 و 25 تیر ماه بریم سمت اصفهان برای عیادت دختر عمه ...آرزویی که تا ابد حسرتش تو دلم موند... آخه شنیده بودم حالش خیلی خوب نیست ولی یک درصد هم فکرش را نمیکردم بخواد اینجوری بره. متل اینکه دکترا جوابش کرده بودن و عمو دکتر در جریان بوده چون همکاراش ...