فاطمه جانفاطمه جان، تا این لحظه: 14 سال و 7 ماه و 1 روز سن داره
آيلا جانآيلا جان، تا این لحظه: 9 سال و 11 ماه و 20 روز سن داره
آیلین جونمآیلین جونم، تا این لحظه: 5 سال و 7 ماه و 4 روز سن داره
یاسین جانیاسین جان، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 3 روز سن داره
ترلان گلمترلان گلم، تا این لحظه: 5 سال و 4 ماه و 18 روز سن داره
وبلاگ جانوبلاگ جان، تا این لحظه: 13 سال و 3 روز سن داره

من و فرشته هام...

رفته بوديم خونه آوا جون و نانا...

1390/6/19 11:28
نویسنده : مامان پری
565 بازدید
اشتراک گذاری

٥شنبه ساعت 7 عصر راه افتاديم سمت خونه آوا جون، 9 شب رسيديم...جاده خيلي شلوغ بود. عمه فريبا با محمد و هانيه هم اونجا بودن...البته بعد از عقد عمو و خاله رفته بودن كه يه مدت پيش نانا بمونن...آخه عمه فريبا دوباره ني ني دار شده اونم كاملا" ناخواسته...اين مدت هم طبق معمول ويار شديد داشته همراه با معده درد و بي اشتهايي زياد... خدا بقيشو بخير كنه. به گفته خودش الان ني نيش 50 روزه است. ان شاا... به سلامتي و راحتي اين روزا و ماهها را پشت سر بذاره و ني نيشو دنيا بياره!

niniweblog.comniniweblog.com

خلاصه وقتي رسيديم عمه خواب بود. يه ساعت بعدش آوا جون و عمو مجتبي هم كه رفته بودن ويلاي عمه رويا،‌ اومدن خونه.

ديروز تو با هانيه و محمد كلي بازي كردي و البته شيطوني و خرابكاري.... و صد البته كه خرابكاري هيچكي به پاي خرابكاري محمد نميرسه.

niniweblog.comniniweblog.comniniweblog.com

ههههه! خدا به داد عمه برسه! 

niniweblog.com

عصر هم راه افتاديم اومديم خونه...عمو مجتبي هم از ديروز صبح اومده بود به خاله صديق سر بزنه كه امروز صبح زود هم رفته بود اداره اش....

niniweblog.com

 

پسندها (11)

نظرات (8)

مامان تربچهمامان تربچه
25 مهر 98 22:44
همیشه به خوشی😘
مامان پری
پاسخ
مرسی عزیزم😍
مامان و بابامامان و بابا
27 آذر 98 9:22
💐
مامانیمامانی
7 دی 98 12:04
همیشه به سفر و گردش
مامان پریمامان پری
8 دی 98 11:16
سپاس از اظهار لطف همه عزیزانم💐
مامان جونیمامان جونی
7 خرداد 99 9:34
😍💐
مامان پریمامان پری
8 خرداد 99 11:17
مرسی عزیزم
مامانیمامانی
7 تیر 99 12:21
😘
مامانیمامانی
7 تیر 99 12:21
😍