فاطمه جانفاطمه جان، تا این لحظه: 14 سال و 7 ماه و 2 روز سن داره
آيلا جانآيلا جان، تا این لحظه: 9 سال و 11 ماه و 21 روز سن داره
آیلین جونمآیلین جونم، تا این لحظه: 5 سال و 7 ماه و 5 روز سن داره
یاسین جانیاسین جان، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 4 روز سن داره
ترلان گلمترلان گلم، تا این لحظه: 5 سال و 4 ماه و 19 روز سن داره
وبلاگ جانوبلاگ جان، تا این لحظه: 13 سال و 4 روز سن داره

من و فرشته هام...

خردادی که گذشت...

1399/4/24 10:50
نویسنده : مامان پری
777 بازدید
اشتراک گذاری

اتفاقات ماه گذشته خیلی زیاد بودن که فرصت نکرده بودم ثبت کنم.. بعضی شیرین و به یاد ماندنی و البته بعضی شون هم مثل تصادف آقا تلخ که تو پستهای قبلی مفصل نوشتم😔

همانطور که قبلاً هم گفتم تعطیلات عید فطر بعد از 4 ماه قرنطینه رفتیم خونه آنا و آقا و کلی خوش گذشت بهمون، موقع برگشت علی جون هم باهامون اومد... آخر همون هفته هم آنا و آقا و خاله جونی همراه خاله صدیق و بچه هاش (عمو مجتبی ماموریت اصفهان بود) و دایی مهدی عزیزم و زن دایی بعد از یک سال بالاخره اومدن خونمون و حسابی خوشحالمون کردن...روز اول مهمون دایی محسن بودیم. یه روزش با رعایت کامل نکات بهداشتی رفتیم بیرون و خدا را شکر حسابی بهمون خوش گذشت. شب مهمون دایی حاجی بودیم. فرداش یعنی شنبه من اداره بودم تا ظهر که کاری برا آقا اینا پیش اومد و مجبور شدن بعد از ناهار برگردن خونه شون.. البته به اصرار یاسین جونم و شما فرشته های نازم، خاله موند خونمون تا آخر هفته اش که تعطیلی 14-15 خرداد هم بود بریم سمت خونه آقا هوشنگ و عمو مجتبی هم از اون ور بیاد. علی جون هم با یکم ناراحتی و علی رغم میل باطنیش همراه آقا اینا برگشت خونشون، چون برنامه خاله صفو هماهنگ نشده بود و نتونستن بیان.

محوطه 

😍رفته بودیم بیرون😍

😍پسرخاله ها😍

تعطیلات 14 و 15 خرداد طبق برنامه رفتیم ولایت بابایی و از اونجا هم رفتیم سمت زمینهای آبا اجدادی که به شماها کلی خوش گذشت و بازی کردید... 

جونم براتون بگه که چهارشنبه 28 خرداد هم شهادت امام صادق (ع) و تعطیل بود برا همین من پنجشنبه را مرخصی گرفتم و از سه شنبه رفتیم شیراز خونه آنا جون و آقا جون تا بلکه دلی از عزا دربیاریم و جبران این همه دوری و قرنطینه بودن را بکنیم (البته با رعایت کامل موازین بهداشتی، زدن ماسک و رعایت فاصله اجتماعی و ...)😍 که چهارشنبه عصر زنگ زدن که آقا هوشنگ حالش خوب نیست و برا همین صبح پنجشنبه به همراه یاسین جونم رفتیم نورآباد و خاله و عمو هم عصرش اومدن... تا شنبه صبح اونجا بودیم و بعد خودمون برگشتیم و آقا هم با عمو اینا رفت برا نوبت عمل و ...که قبلا نوشتم کامل..

 

پسندها (18)

نظرات (15)

مامان و بابامامان و بابا
24 تیر 99 12:13
شاد باشین همیشه😘
مامان آیلینمامان آیلین
24 تیر 99 12:15
عالی بود...عالی😍
 
مامان پری
پاسخ
😘مرسی
مامان آیلینمامان آیلین
24 تیر 99 12:15
قربون فاطمه جونیم بشم که دیگه خانومی شده برا خودش😍😘
مامان پری
پاسخ
مرسی عزیزم
آره دیگه😘
زهرا‌بانوزهرا‌بانو
24 تیر 99 16:32
امیدوارم همیشه در کنار خانوادتون خوش باشین و هیچ مشکلی نداشته باشین خاله جان
مامان پری
پاسخ
ممنون عزیزم
همچنین شما
سلامت باشی
✿فاطمه✿(مامان محیا و حسام)✿فاطمه✿(مامان محیا و حسام)
24 تیر 99 23:11
چ عکسای قشنگی
حتی دیدنشون هم حال آدمو خوب میکنه😍
همیشه ب گردش و شادی😘😘
مامان پری
پاسخ
ممنونم عزیزم
شما همیشه لطف دارین به ما😘
سلامت باشین😘
مامان آیسلمامان آیسل
25 تیر 99 0:38
همیشه خوش باشین دخترای گلم❤️
مامان پری
پاسخ
ممنونم
سلامت باشین😘
مامان منتظرمامان منتظر
25 تیر 99 11:10
به به چه مناظر قشنگی😍
شاد باشین همیشه😘
مامان پری
پاسخ
ممنونم
همچنین شما😘
مامانیمامانی
25 تیر 99 11:11
همیشه به گردش و خوشی😍
هلیاهلیا
25 تیر 99 11:15
عالی😘
مامان پری
پاسخ
مرسی😘
مامان تربچهمامان تربچه
25 تیر 99 11:31
به به چه عکسای قشنگی😍
چه مناظر زیبایی😍😍 چه بچه های دوست داشتنی و نازی😘دلمون واشد حسابی💐
مامان پری
پاسخ
ممنون عزیزم😍
سلامت باشی
مامان تربچهمامان تربچه
25 تیر 99 11:32
راستی چه پسرخاله های خوبی😘😘
قربونشون برم که اصلا و ابدا با هم دعوا و کل کل ندارن و همیشه همینقدر صمیمی و دوست هستن باهم😉
مامان پری
پاسخ
آره واقعا😉
گوش شیطون کر😊
مامان جونیمامان جونی
25 تیر 99 13:14
خوش باشین😘😘💕💕
مامان پری
پاسخ
ممنونم سلامت باشین😘
مامانیمامانی
26 تیر 99 9:47
به به چه عکسای قشنگی و چه فرشته های نازی😘 خدا حفظشون کنه😍 همیشه به گردش😇 
مامان پریمامان پری
26 تیر 99 11:22
ممنونم سلامت باشین😘
مامان جونیمامان جونی
7 مرداد 99 12:05
به به چه عکسای قشنگی  همیشه به گردش😘