فاطمه جانفاطمه جان، تا این لحظه: 14 سال و 7 ماه و 2 روز سن داره
آيلا جانآيلا جان، تا این لحظه: 9 سال و 11 ماه و 21 روز سن داره
آیلین جونمآیلین جونم، تا این لحظه: 5 سال و 7 ماه و 5 روز سن داره
یاسین جانیاسین جان، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 4 روز سن داره
ترلان گلمترلان گلم، تا این لحظه: 5 سال و 4 ماه و 19 روز سن داره
وبلاگ جانوبلاگ جان، تا این لحظه: 13 سال و 4 روز سن داره

من و فرشته هام...

شکستن قرنطینه شیراز بعد از 4 ماه

1399/3/7 10:14
نویسنده : مامان پری
466 بازدید
اشتراک گذاری

این روزها عجیب دلتنگ  بودیم...دلتنگ خانه ی پدری..!!! 

خانه ی پدری آنجا که همیشه و بی قید و شرط دوستت میدارند، آنجا که هر چقدر که نروی یا دیر بروی بدون سوال و گله گی منتظرت میمانند.. چه ساعت ۳ صبح بیای چه ساعت ۳ عصر از آمدنت خوشحال میشوند، درش ۲۴ساعت شبانه روز برای تو باز است. همون جایی که وقتی میگویند دلتنگند، یعنی واقعا دلتنگ اند.
در خانه ی پدری، تو همیشه جوان و زیبا و منحصر بفردی، خانه ی پدری امن ترین و راحت ترین جای دنیاست حتی اگر پدر و مادرت خیلی پیر باشند یا نباشند...

دلم می خواست بی هیچ بهانه ای به خانه پدری بروم... بی هیچ اشاره و اطلاعی ، بی مقدمه ، ناگهانی ، جلوی دربِ خانه ، فشار زنگ ، طپیدنِ دل، آغوش و بوسه !

و یک بار دیگر صحنه ای بی بدیل در دفتر خاطراتِ مان نقش ببندد!

دلم خانه پدری را می خواست ، با هم بودنمان ، دور هم بودنمان را ، بغل کردن و بوسه های واقعیِ واقعی. بوی خانه پدری و مادری، همان جا که گوشه و کنارش پر از انرژی های مثبت الهی است . همان جا که خدایش هم با آدم مهربان تر است .

همان جا که شب هایش پر از آرامش است و پر از ستاره !

هیچ جا خانه ی پدری نمیشود، جایی که بوی بچگی هایت را میدهد؛ از درب‌ِ رنگ و رو رفته ی کهنه اش که وارد میشوی، صدای خنده و بازی های بچگی ات را میشنوی، چشم هایت را میبندی و در خاطراتت جان میگیری....صدای کودکی را میشنوی که در گوشه های حیاط و پشت درختها قایم باشک میکند، میخندد و با خنده اش شبیه بچگی هایت ذوق میکنی، مگر میشود چنین جایی بود و شاد نبود؟
مگر میشود عطر متفاوتِ غذای مادرت را استشمام کنی و خوشحال نباشی؟ اصلا مگر میشود کنار مادرت بنشینی، چند استکان چایِ “اجباری اش” را بنوشی و احساس خوشبختی نکنی؟

بهترین گوشه ی دنیا خانه ایست که کودکی هایت میان گُل های باغچه اش نفس میکشد.

بهترین کاخ دنیا را هم که برایت بسازند، هیچ کجا خانه ی پدری ات نخواهد شد.....

همان جا که بوی ترشی های معطرش، مزه ی مرباهای رنگارنگش، ماست های خانگی اش، سبزی های خشک شده ای که همیشه بفصل اش تمام فضای خانه را عطرآگین میکند، غذاهای خوشمزه و بی مثالش که در هیچ رستورانی نمونه اش را نمیتوان یافت ....

 همه و همه خبر از وجود زنی میدهد در آن خانه به نام مادر ، زنی استوار به مانند یک ستون، زنی پر از احساست و هیجانات، زنی پر از قشنگی و زیبایی ظاهری و باطنی، زنی پر از دل نگرانی های مادرانه که تمامی ندارد !

 و این زن ، مادر  من است ، مامان جونِ تو !

و من چه قدر خوشبختم از این همه داشته ها !

 تمام محبت دنیا را یک جا به کام  تشنه ام می ریزند ... مادرم ، پدرم، خواهران و برادران عزیزتر از جانم که هرگاه  خودم را درست مابین شان میبینم، ناخودآگاه احساس غرور میکنم ، احساس امنیت ، احساس خوشبختی. و خواهرانم که یک دنیا پناهند و دلگرمی ، یک دنیا عشقند و مهربانی.

 آنجا قندهایش شیرین تر است؛ نمک هایش شور تر است؛ پرتقال هایش مزه ی پرتقال میدهند، غذاهایش خوشمزه تر است؛ آنجا کوفته ها و کتلت ها وا نمیروند؛ حتی عدس پلو با آن قیافه ی مسخره اش مزه ی بهشت میدهد.

آنجا بالشت ها نرم تر و پتوها گرم ترند؛ آنجا خواب به عمق جان آدم میچسبد، آنجا پر از امنیت و آرامش است، آنجا بابا و مامان دارد....

خدایا خودت حفظشون کن...

 چقدر بی منت میبخشی به من اینهمه خوشبختی را .....

و اینگونه ما بعد از 4 ماه قرنطینه شب عید فطر رفتیم خونه مامان و بابای من😘 و چه مسافرت دلچسبی بود واقعا😍 خدای بزرگم، خدای مهربانم، بی نهایت دوستت دارم، سپاست را به جا می آورم هر چند کافی نیست، تویی که مرا غرق لطف و مهربانی ات میکنی پروردگار خوبی هایم . 

دو روزی که هر چند خیلی زود گذشت ولی عالی بود و یه تجدید روحیه حسابی برامون....گفتیم، و از ته دل خندیدیم، شبها تا دیر وقت بیدار موندیم و حرف زدیم و حرف زدیم.... از همه اتفاقات و ناگفته های این چهار ماه، از دلتنگی ها، قرنطینه، کرونا، اداره و کار، بچه ها،  خونه، خوشی ها و ناخوشی هامون .... خلاصه از هر دری حرف زدیم...

موقع برگشت هم علی جون به اصرار خودش باهامون اومد چون هفته دیگه سه روز تعطیلی هست و خاله اینا دو سه روزی هم مرخصی می گیرن و میان همین طرفا...

 

 

 

 

پسندها (22)

نظرات (14)

زهرا‌بانوزهرا‌بانو
7 خرداد 99 13:40
دل نوشته زیبایی بود خاله جون. انشاالله همیشه در کنار پدر و مادرتون خوش باشین
مامان پری
پاسخ
ممنون عزیزم😘
سلامت باشی گلم، خدا پدر و مادر شما را هم حفظ کنه
mahsamahsa
7 خرداد 99 18:33
خدا حافظ همه ی عزیزانتون باشه انشالله همیشه در کنارشون شاد و خرم باشید چقدر عالی توصیف کردین خونه ی پدری و کودکیمون رو سپاس❤️
مامان پری
پاسخ
ممنون دوست خوبم😘
انشاءالله خدا عزیزان شما را هم براتون حفظ کنه😍
سلامت باشین
مامان آیسلمامان آیسل
7 خرداد 99 22:37
همیشه خوشششش باشین دوست گلم❤️
مامان پری
پاسخ
سلامت باشین و یک دنیا ممنون دوست عزیزم😘
مامان آیلینمامان آیلین
7 خرداد 99 22:46
عزیزم😘😘😘
مامان پری
پاسخ
فدات
مامان آیلینمامان آیلین
7 خرداد 99 22:46
جای یاسین خالی😍
مامان پری
پاسخ
آره واقعا😘
مامان و بابامامان و بابا
8 خرداد 99 11:02
😍💐
مامانیمامانی
8 خرداد 99 11:05
خدا حفظشون کنه و همیشه سایه شون بالای سرتون باشه😍🌼
مامان پری
پاسخ
ممنونم
سلامت باشین
مامان منتظرمامان منتظر
8 خرداد 99 11:06
خداوند عزیزانتون حفظ کنه براتون انشاالله
مامان پری
پاسخ
مرسی عزیزم
همچنین
هلیاهلیا
8 خرداد 99 11:08
خوش باشین همیشه😍
مامان پری
پاسخ
ممنون گلم😘
مامان جونیمامان جونی
8 خرداد 99 11:10
خدا پشت و پناه شما و عزیزانتون باشه💕💕
امیدوارم خیلی زود این کرونا تموم بشه و دورهمی و مهمونیهامون برگرده به روال قبل و حسرت چیزی به دلمون نمونه دیگه🌼
مامان پری
پاسخ
ممنون عزیزم.. همچنین ارزوی سلامتی و بهروزی برای شما😍
انشاالله که همینطور میشه
✿فاطمه✿(مامان محیا و حسام)✿فاطمه✿(مامان محیا و حسام)
9 خرداد 99 4:47
چ زیبا نوشتی و با احساس😘😘
خدا پدر و مادرتونو سلامت نگه داره

قدرشو بدونید


رفتن به خونه ی پدری بدون حضور مادرم برای من یه شکنجه س!!! بزور میرم و هربار بعد از برگشت حالم بده و بغضم سنگین😔

خوشحالم ک خوش گذشته
واقعا بعد از این قرنطینه ی طولانی به یه سفر دلچسب نیاز داشتید
سفر ب کودکی و به خانه ی پدری

همیشه جمعتون بشادی و خوشی انشالله😘😘😘
مامان پری
پاسخ
ممنونم لطف دارین شما
سلامت باشین

خدا رحمت کنه مادر عزیزتون را، واقعا مرگ تنها چیزیه که درمان نداره متاسفانه...انشاالله خدا عمر باعزت بده به شما و سایه تون بالا سر بچه هاتون باشه🌼

مرسی عزیزم
خدا را شکر خیلی خوب بود
همچنین شما💐
ممنون از انرژی مثبت و نگاه پر مهرتون😍🌼
عمه فروغعمه فروغ
9 خرداد 99 17:17
چه متن قشنگی👌
همیشه به خوشی در کنار عزیزان❤
مامان پری
پاسخ
ممنون گلم
سلامت باشین عزیز😘
مامان تربچهمامان تربچه
31 خرداد 99 13:05
بسیار عالی انشاالله همیشه قدر داشته هامون را بدونیم😘
خاله جونی
5 تیر 99 12:04
خوش آمدین
عالی بود😘
مامان پری
پاسخ
ممنون😍