فاطمه جانفاطمه جان، تا این لحظه: 14 سال و 7 ماه و 2 روز سن داره
آيلا جانآيلا جان، تا این لحظه: 9 سال و 11 ماه و 21 روز سن داره
آیلین جونمآیلین جونم، تا این لحظه: 5 سال و 7 ماه و 5 روز سن داره
یاسین جانیاسین جان، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 4 روز سن داره
ترلان گلمترلان گلم، تا این لحظه: 5 سال و 4 ماه و 19 روز سن داره
وبلاگ جانوبلاگ جان، تا این لحظه: 13 سال و 4 روز سن داره

من و فرشته هام...

سفر قم -تهران

1398/6/9 14:12
نویسنده : مامان پری
209 بازدید
اشتراک گذاری

سلام بر دخترای نازم 

متاسفانه این چند وقته نتونستم به موقع وبلاگ گل دخترا را آپ کنم چون سرم خیلی شلوغ بوده و درگیری زیاد داشتم ...الان کلی عکس دارم و کلی هم حرف نانوشته که نمیدونم از کجا بگم و اینکه همه را تو یه پست بگم یا هر کدوم را تو یه پست جدا گونه؟!....

به هر حال تصمیم گرفتم تو این پستم برم سراغ سفرمون به تهران و قم که با وجودی که خیلی فشرده بود ولی حسابی به بچه ها و ما خوش گذشت خدا را شکر. دو هفته پیش که یه روزش هم عید غدیر بود همراه آنا مرجان که دقیقه نود همسفرمون شد رفتیم قم و جمکران ..دو سه روزی اونجا بودیم که به زیارت و گشت گذار سپری شد ...مهمانسرامون روبروی فروشگاه سرای ایرانی بود که تلویزیون هم زیاد تبلیغش میکنه بچه ها را بردیم و یه دوری اونجا زدیم که حسابی خوششون اومد هم از محیطش و هم از قسمت خوراکی و فست فودش و البته از شهر بازیش هرچند فاطمه را گفتن بزرگه و نمیتونه بره تو که یکم ناراحت شد و به من گفت تقصیر توئه هی میگی حجاب بذار و روسری سر کن، خانومه هم فکر کرد من خیلی بزرگم گفت نمیشه بیاد. قربونش بشم که من همچنان در مورد حجاب گذاشتنش یکم باهاش مشکل دارم و بعضی وقتا زیر بار نمیره😘. 

بعد هم رفتیم تهران تا هم به خاله طاهره سر بزنیم و هم فاطمه خانومم به قول خودش شهرش را از نزدیک ببینه ....آخرین بار خیلی کوچیک بود که رفته بودیم تهران و برا همین چیز زیادی یادش نیست و همیشه گله داشت که چرا نمیریم تهران و میگفت میخوام برم شهر خودمو ببینم. 

چند روزی که تهران بودیم همش به گشتن و تفریح سپری شد. ...برج میلاد، پارک آب و آتش، پل طبیعت، تئاتر شهر و چهار راه ولیعصر، پارک پردیسان، پارک حشرات غول پیکر (اسپایدر پارک)، پارک ژوراسیک که واقعا جالب بود، امام زاده صالح تجریش و امامزاده صالح فرحزاد، میدان آزادی و البته مترو سواری که دخترا عاشقش شدن 😘جاهای بود که رفتیم و کلی هم فیلم و عکس گرفتم که به مرور به پستم اضافه میکنم.

شنبه هفته پیش هم برگشتیم خونه و آنا هم باهامون اومد..در واقع خودش می خواست شهرضا پیاده بشه و با اتوبوس برگرده شیراز که گفتیم نه سختت میشه اینجوری چند روز بیا پیشمون بمون تا آخر هفته با هم بریم شیراز ...این شد که آنا هفته پیش را خونمون بود و پیش دخترای گلم و من با خیال راحت می اومدم اداره و دخترا پیش آنا می موندن ..با هم صبونه می خوردن، ناهار آماده میکردن تا ما برگردیم و چه کیفی داشت خوردن غذای مامان پز😍...به هر حال چند روز گذشت و پنجشنبه با آنا رفتیم شیراز و آنا موند خونه اش و ما هم دیشب  برگشتیم خونه ...

البته هنوزم خستگی سفر از تنمون در نیومده ...

ادامه دارد.....

پسندها (20)

نظرات (11)

✿‿✿𝑀𝑜𝑏𝑖𝑛𝑎✿‿✿✿‿✿𝑀𝑜𝑏𝑖𝑛𝑎✿‿✿
9 شهریور 98 14:20
همیشه به سفرو خوشی😍🌹🌹🌹
مامان پری
پاسخ
مرسی گلم 😘
همچنین شما🌸
عمه فروغعمه فروغ
9 شهریور 98 16:19
ایام همیشه به کام🌹
مامان پری
پاسخ
قربان شما 
همچنین💐
نرگسنرگس
9 شهریور 98 22:52
خوش باشید همیشه💐
مامان پری
پاسخ
ممنون عزیزم 🌼
✿فاطمه✿(مامان محیا و حسام)✿فاطمه✿(مامان محیا و حسام)
10 شهریور 98 10:04
همیشه ب سفر و خوشی😘😘
مامان پری
پاسخ
فدای شما عزیزم😍🌸
مامان آیلینمامان آیلین
15 مهر 98 13:30
😘
مامان پری
پاسخ
💐
مامان تربچهمامان تربچه
25 مهر 98 21:47
همیشه به سفر و گشتن😘
مامان پری
پاسخ
همچنین گلم😘
مامان و بابامامان و بابا
25 آذر 98 9:41
😘😍
مامانیمامانی
26 آذر 98 9:15
ایام  به کام
مامان پری
پاسخ
😍
خاله جونی
30 آذر 98 13:11
بازم بیاین این ورا خاله های ناز و شیرین زبونم😍
مامان پریمامان پری
2 دی 98 22:33
ممنونم  چرا که نه  حتما
مامان جونیمامان جونی
22 خرداد 99 8:25
لایک😍