فاطمه جانفاطمه جان، تا این لحظه: 14 سال و 7 ماه و 3 روز سن داره
آيلا جانآيلا جان، تا این لحظه: 9 سال و 11 ماه و 22 روز سن داره
آیلین جونمآیلین جونم، تا این لحظه: 5 سال و 7 ماه و 6 روز سن داره
یاسین جانیاسین جان، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 5 روز سن داره
ترلان گلمترلان گلم، تا این لحظه: 5 سال و 4 ماه و 20 روز سن داره
وبلاگ جانوبلاگ جان، تا این لحظه: 13 سال و 5 روز سن داره

من و فرشته هام...

اردیبهشتی عزیز ما؛ آیلای شیرین زبون و قشنگم تولدت مبارک!

امروز 18 اردیبهشت هست و تولد 6 سالگی آیلا طلام... 😍لبخند اردیبهشت😍 روی لب ‌های توست تو که میخندی برایم زمین چیزی از بهشت کم ندارد… 😍دختر اردیبهشتی من تولدت مبارک😍 اگه الان اوضاع عادی بود و اگه این کرونای لعنتی نبود حتما امشب بعد از افطار برا دخترم جشن میگرفتیم، دوستاش دعوت می کرد و دور هم کلی خوش میگذروندن ولی چه کنیم که مجبوریم تولد را بدون دعوتی بگیریم و کیک هم خودمون تو خونه درست کنیم...یه تولد ساده و جمع و جور خانوادگی😍. (امروز 13 ماه مبارک رمضان هست). اینم عکس از  کیک نصف شده باباپز برای آیلا جونیم که بعد بریدنش یادمون افتاد عکس نگرفتیم😅 انشاالله سالهای ...
18 ارديبهشت 1399

نی نی وبلاگ تولد 9 سالگیت مبارک....

سلام به همه نی نی وبلاگی های عزیز و دوست داشتنی😍 و البته سلام ویژه به کادر مجرب و خوب نی نی وبلاگ و به نمایندگی از طرف همه اعضای نی نی وبلاگ دوست داشتنی و صمیمی خسته نباشید مخصوص به همگی💐. این پستم را به مناسبت 9 سالگی نی نی وبلاگ ثبت میکنم. انشاالله که روز به روز شاهد ارتقاء و موفقیت های بیشتر شما باشیم💐  شاید این کمترین کاری باشه که من به عنوان یکی از اعضای این سایت وزین میتونم انجام بدم. راستش به پروفایل وبلاگم که نگاه میکنم میبینم امروز و همزمان با 9 سالگی نی نی وبلاگ (البته با دو روز تاخیر)، ما هم تقریباً از اوائل تاسیس نی نی وبلاگ یعنی 8 سال و 8 ماه و 7 روز هست که با شماییم. و چقدر خو...
11 دی 1398
1307 17 11 ادامه مطلب

یلدای 98

ما اومدیم با پست یلدایی امسال البته با سه روز تاخیر😇 یلدای امسال یه تفاوت با یلدای سالهای قبل داشت. درسته😍 همونطور که قبلاً گفته بودم تولد یک سالگی ترلان عشقولی بود. الهی 120 سال زنده باشی عمه خوشگلم🎂🌼.  شام خونه دایی جون دعوت بودیم همراه دایی حاجی اینا... بعد هم مراسم تولد و چله نشینی با هم ...به بچه ها حسابی خوش گذشت کلی بازی کردن و قر دادن و خندیدن و ..... امیدوارم که همیشه لبتون خندون و دلتون شاد باشه فرشته های من. ترلان جیگری هم حسابی دلبری کرد و ذوق داشت قربونش بشم...البته اولش یکم بی حال و نق نقو بود که فکر کنم بخاطر دندونش بود ولی کم کم که بچه ها را دید حالش بهتر شد و شروع کرد به قر دادن و ذوق کردن😍 ...البته آخر ...
3 دی 1398

چهل سالگی...

چهل سالگی شاید عجیب ترین سن آدمی باشد، زمانی که نه جوانی و نه پیری. با این حال چهل سالگی را دوست دارم، احساس رهایی می کنم زیرا که نه به آنچه در شور جوانی تعصب داشتم، دیگر متعصبم، نه ترس از قضاوت شدن دارم، نه از شکست می ترسم از بیم آن که غرور جوانیم بشکند. زندگی می کنم، با جرات بیشتری. انتخاب می کنم، با آزادی بیشتری.  رها می کنم، با امید بیشتری.  آینده را می بینم و با حال خوش بهتری در اطرافم سیر می کنم. چهل سالگی، جوانترین سن میان سالی است، آغاز دوره ای که باید به ثمر نشستن تلاش جوانیت را ببینی.  یک جمله معروف هست که چهل سالگی یعنی آغاز زندگی... بلی من امشب چهل ساله شدم، با صدای بلند و با امیدی به وسعت آسمان دهه ...
10 مهر 1398
6622 25 19 ادامه مطلب

جانان من، دختر مهر ماهی من تولدت مبارک...

نگاهت را قاب مي گيرم. در پس آن لبخند. که به من شور و نشاط زندگي مي بخشد. امروز روز توست… تولدت مبارک پرنسس رویایی من.🌼 فاطمه عزیزم، گل بهشتی من ده سالگیت مبارک.😍😘 سایه‌ات را بوسه زد مهتاب ماه مهر عشق... اختری پایین فتاد از خواب ماه مهر عشق... راه چشمان تو را فرش زمینی نیست نیست... آسمان را‌تر کنید از آب ماه مهر عشق... باران برای تو می‌بارد مهر ماهى این برگ‌های زرد به خاطر پاییز نیست که از شاخه می‌افتند قرار است تو از این کوچه بگذری و آن‌ها پیشی می‌گیرند از یک‌دیگر برای فرش کردنِ مسیرت... گنجشک‌ها از روی عادت نمی‌خوانند. سرودی دسته‌جمعی را تمرین می&zwnj...
6 مهر 1398
7563 22 17 ادامه مطلب

تولد یاسین عزیز خاله

4 شهریور تولد 6 سالگی یاسین جونی بود. ولی چون عمو مجتبی ماموریت بود خاله تولدش را با چند روز تاخیر روز جمعه برگزار کرد... عمو خودش جمعه صبح اومد و تازه بعدش رفت دنبال خرید و تدارک وسایل تولد..خدا را شکر به بچه ها حسابی خوش گذشت.  آیلا و محمد باقر همچنان با هم مشکل دارن😊 ​​​​​​ ان شاالله تولد 120 سالگی یاسین خوشگلم و آیلین طلامون زیر سایه پدر و مادرش. بیشتر دایی محسن عکس گرفته و چند تایی هم بابایی با گوشی من گرفته که به یادگار میذارم اینجا .. آیلین عسل خاله و ترلان جیگر عمه یه عکس درست حسابی ندارن پ.ن. بالاخره گوشی من که اواخر ماه رمضان توسط دختر طلاها سوخته بود تعمیر و درست شد اونم توسط تعمیرات موبایل ب...
11 شهريور 1398
2232 22 17 ادامه مطلب

وقتی فاطمه خانوم شاعر می شود....

فاطمه جونم امروز دومین امتحانشون دارن اونم املاء، امتحان ریاضی که خدا را شکر خوب بوده به قول خودش، دیشب داشت مثلاً رو وایت بردش املاء تمرین میکرد، منم مشغول آماده کردن افطاری. یه دفعه صدام زد که مامان بیا ببین شعرم قشنگه😆 رفتم پیشش و با این صحنه روبرو شدم:  قربون دختر خوش ذوق و شاعر خودم بشم. راستش با خوندن شعرش کلی ذوق کردم. فداش شم اثر شعریش را هم امضاء کرده تا کسی کپی برداری نکنه.😘 گفتم شاعری عمه فریبا انگار به تو هم سرایت کرده😍 آخه عمه فریبا هم دستی تو شعر و شاعری داره😘   الحمدالله علی ما هدانا... ...
23 ارديبهشت 1398

شکوه پنج سالگی...

امروز با شکوهترین روز هستی است، روزی که آفریدگار تو را به ما هدیه داد. و من میترسم به تو تبریکی بگویم که شایسته تو نباشد؛ به زمین خوش آمدی فرشته ی مهر و زیبایی.  تولدت مبارک دختر اردیبهشتی من😍😘 لبخند اردیبهشت  روی لب ‌هاي‌ توست تو که می خندی برایم زمین چیزی از بهشت  کم ندارد… دختر اردیبهشتی ام، آیلای شیرینم تولدت مبارک!  اینم عکس از روز شمار و لیست همسالان درج شده تو نی نی وبلاگ خوش ذوق برای تولد آیلا طلام چون تولد پنج سالگی دختر گلم تو ماه رمضان بود ما جشنش را چند روز زودتر یعنی پنجشنبه 12 اردیبهشت که روز معلم هم بود، گرفتیم.....
18 ارديبهشت 1398
1375 23 20 ادامه مطلب

آتلیه

همونطور که قبلاً گفته بودم ۶ اسفند مهد کودک آیلا جونم تولد گروهی گرفت براشون و سوای برنامه جشن، خودشون هماهنگ کرده بودن برا آتلیه که از بچه ها عکس تولد و یه عکس هفت سین بگیریم. اینم از عکس یادبود تولد 5 سالگی و هفت سین آیلا طلام که فایلشون بالاخره به دستم رسیدن. یه عکس خانوادگی هم بدون قصد قبلی گرفتیم. (اونجا متوجه شدم تا فاطمه گلیم کفش ست لباسش نپوشیده😅)   ...
5 ارديبهشت 1398
1271 19 13 ادامه مطلب