فاطمه جانفاطمه جان، تا این لحظه: 14 سال و 6 ماه و 3 روز سن داره
آيلا جانآيلا جان، تا این لحظه: 9 سال و 10 ماه و 22 روز سن داره
آیلین جونمآیلین جونم، تا این لحظه: 5 سال و 6 ماه و 6 روز سن داره
یاسین جانیاسین جان، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 5 روز سن داره
ترلان گلمترلان گلم، تا این لحظه: 5 سال و 3 ماه و 20 روز سن داره
وبلاگ جانوبلاگ جان، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 5 روز سن داره

من و فرشته هام...

پایان سال تحصیلی 98-1397

1398/2/26 11:41
نویسنده : مامان پری
759 بازدید
اشتراک گذاری

به لطف خدای مهربون دیروز فاطمه گلی آخرین امتحانش را به خوبی داد و تعطیل شد. اینم یه مرحله از تحصیل فاطمه که به خوبی و خوشی به پایان رسید. انشاالله که همیشه خدا پشت و پناه گل دخترا باشه و همه جا حافظشون.😍. ساعت 12 رفتم دنبال دختریم و چند تا عکس هم تو حیاط مدرسه شون از فاطمه جونیم گرفتم به عنوان یادگاری و حسن ختام پایان کلاس سوم ابتدایی. هرچند فاطمه از ذوق تعطیلی خیلی تمایل به عکاسی نداشت و با اصرار من قبول کرد.

یادش بخیر من کلاس سوم ابتدایی دانش آموز مامانم بودم و بیشترین خاطراتی که از دوران ابتدایی دارم مربوط به همون سال هست. اون موقع خبری از گوشی و عکس و ثبت خاطرات نبود و هر چه که هست خاطرات شفاهی حک شده تو ذهنم هستن. من اسم دوستام هم خیلی یادم نمیاد چون بخاطر کار و دانشگاه بابام چندین بار مدرسه عوض کردم و جابجا شدیم، از این شهر به اون شهر رفتیم و در نتیجه دوستای مختلف تو شهرهای مختلف داشتم.

کلاس سوم ابتدایی که بودم یادمه امتحانات پایان سال با وجودی که تو ریاضی و املا بیست شده بودم مامان یه نمره ازم کم کرد و توجیهش هم این بود که کسی فکر نکنه چون دخترشم ارفاق کرده بهم و همه درسا را بیست داده... نقش معلمی و مادریش کاملاً از هم تفکیک کرده بود و من تو مدرسه واقعاً ازش حساب میبردم. جرأت نداشتم دست از پا خطا کنم و وای به روزی که درس نخونده باشم یا یکی از بچه ها بخواد شکایت من به معلم کنه اونوقت مامان خانم من را تنبیه میکرد.

یادمه همین موقع از سال بود و آخرای سال تحصیلی یه بار بعد مدرسه چند تا از بچه ها باهم قرار گذاشته بودن برن باغ یکی شون که یکم دور بود از مدرسه. زنگ آخر به منم گفتن و من هم همراهشون شدم. از ذوق باغ و تو عالم بچگی فراموش کردم به مامانم بگم. تا نگو اون چند نفر هم از ترس اینکه اجازه ندن بهشون به خانواده هاشون نگفتن. خلاصه ما رفتیم باغ توت و گوجه سبز و ... و حسابی خوردیم و خوش گذروندیم غافل از اینکه مامان باباها همه جا در به در دنبال ما میگردن و رفتن دم خونه ما که بچه ها بعد از مدرسه نیومدن خونه. القصه بعد یکی دو ساعت تفریح و خوشگذرونی برگشتیم. پدر و مادرا تا ما را دیدن دویدن سمتمون که کجا بودین و مشکلی که ندارین؛ از یه طرف خوشحال بودن که اتفاق بدی نیفتاده برامون و از یه طرف شاکی که چرا بازیگوشی کردیم و اینقدر همه را نگران خودمون. اون شب مامانم تذکر اساسی داد بهم و گفت خیلی کار بدی کردم و انتظار نداشته ازم گفتم منم آخر سر بهم گفتن و حواسم نبود که بگم بهت. گفت تو نباید بچه ها را می بردی اصلاً و تقصیر تو بیشتره....خلاصه به خیال ما ماجرا تموم شد و ظاهراً ختم به خیر. تا فردا صبح که رفتیم سر کلاس مامان خانوم اول کلاس ماجرای روز قبل را گفت و اینکه کار خوبی نکردیم و ممکن بود هزار جور اتفاق بیفته و بعد اسامی دانش آموزا که رفته بودن باغ را خوند که بیاین جلو کلاس. خب منم با ترس بلند شدم رفتم پای تخته. به جان خودم ترس من از همشون بیشتر بود چون میدونستم مامان خانم ارفاقی در حق من نمیکنه. خلاصه بعد اینکه همه ما معذرت خواهی کردیم و قول دادیم دفعه اول و آخرمون باشه از بین جمع من به نمایندگی از بقیه تنبیه بدنی شدم و دو تا خط کش کف دستم خوردم اونم از مامانم و جلو بقیه بچه ها تا یادم باشه دیگه از این غلطا نکنم. خب خیلی برام سنگین بود و سخت...ولی درس عبرتی شد برام برای همیشه عمر ....

این یکی از خاطرات من از کلاس سوم ابتداییم. هر بار برا مامانم تعریف میکنم میگه یادم نمیاد والا...باغ رفتنتون یادمه ولی تو را زدم یادم نیست. 😅 اینم از شانس ما...

و در ادامه عکس های فاطمه جونم......

خانم رمضانی مهربون معلم کلاس اول و خانم رضایی عزیز معلم کلاس دوم دختری که تو حیاط مدرسه پیش دانش آموزاشون نشسته بودن و منم از فرصت استفاده کردم.😍

(متاسفانه تا من رسیدم مدرسه معلم امسالش خانم زارع عزیز رفته بودن)

از خدای مهربون میخوام کمک کنه دخترای گلم در هم مراحل زندگیشون موفق باشن و انشاالله بتونن در آینده انسانی موفق برای جامعه و بنده خوبی برا خدا باشن. و به ما هم توفیق بده پدر و مادر خوبی براشون باشیم. انشاالله

نظرات (24)

مامانمامان
26 اردیبهشت 98 12:11
انشالله م فقیت های بیشتر برای دختر گلت🌹
مامانا به نفعشون نیست بعضی خاطره هارو یادشون بیاد😉😁
مامان پری
پاسخ
ممنون عزیزم 😘 سلامت باشین💐
آره واقعاً😆 حالا مامانم خیلی مهربونه و تو خونه یادم نمیاد دست رو ما بلند کرده باشه خدایی😘
✿فاطمه✿(مامان محیا و حسام)✿فاطمه✿(مامان محیا و حسام)
26 اردیبهشت 98 14:01
مبارک باشه فاطمه خانوم،انشالله فارغ التحصیلی دانشگاهت😘

دیگه فکر نکنم از مادرهای دلسوز مثل مادر شما پیدا بشه😉
الان دانش آموزام ک مادرشون معلم هستند معمولا لوس تر و پرتوقع تر از بقیه هستن😀
خدا ب مادرتون عمر با عزت و طولانی و همراه با سلامتی بده❤
 
مامان پری
پاسخ
ممنون عزیزم 😘انشاالله
قطعا همینطوره خدایی مامانم خیلی دلسوزه و اهل تنبیه بدنی نبوده اصلا، ولي دوران تدریسش واقعا جدی بود مخصوصا رو ما دخترا😘
ممنون ار دعای خیرتون😍🌹
خدا انشاالله مادر عزیز شما را هم بيامرزه و سر سفره حضرت فاطمه مهمان کنه 🙏
 
مامان و بابای حلما و حسینمامان و بابای حلما و حسین
26 اردیبهشت 98 14:32
با آرزوی موفقیت های بیشتر و بهتر 🙏🙏🙏
مامان پری
پاسخ
ممنون از شما 
زنده باشین و برقرار🌷
✿‿✿𝑀𝑜𝑏𝑖𝑛𝑎✿‿✿✿‿✿𝑀𝑜𝑏𝑖𝑛𝑎✿‿✿
26 اردیبهشت 98 15:41
خوش به حال فاطمه جونی که زود تموم کردن واسه ماهنوز تازه قراره شروع بشه😱 انشاالله همیشه موفق باشه.
​​​​​​ا
مامان پری
پاسخ
انشاءالله که موفق باشی عزیزم 
مرسی از لطفت😘
عمه فروغعمه فروغ
26 اردیبهشت 98 18:39
بسلامتی ان شالله همیشه موفق باشه
مامان پری
پاسخ
سلامت باشین 
مرسی گلم🌹

26 اردیبهشت 98 18:40
به امید گرفتن  مدرک دکتراش و موفقیت های بیشتر
مامان پری
پاسخ
انشاءالله
ممنون از شما😘
مامان و بابامامان و بابا
26 اردیبهشت 98 19:04
😘
مامان پری
پاسخ
🙏💐
مامان آیسلمامان آیسل
26 اردیبهشت 98 19:14
خیلیی خاطره جالبی بود...انشالله دخترای گلتون همیشه موفق باشن
مامان پری
پاسخ
مرسی عزیزم😘
سلامت باشین🙏
مامان صدرامامان صدرا
26 اردیبهشت 98 19:57
با آرزوی موفقیت های روز افزون خوشگل خانوم💖💖💖👏👏👏
مامان پری
پاسخ
ممنون عزیزم 💐🌹زنده باشین و برقرار😘
​​​​​
Maman fatemehMaman fatemeh
27 اردیبهشت 98 19:30
ان شالله دانشگاه رفتنش😍😍
مامان پری
پاسخ
ممنون عزیزم
زنده باشین🌹🌹
❤️Maman juni❤️Maman juni
29 اردیبهشت 98 5:46
انشالله جشن فارغ التحصیلت عزیزم 💕🌹
مامان پری
پاسخ
ممنون گلم😘 انشاءالله🙏
سان آی ومامانیسان آی ومامانی
2 خرداد 98 11:14
موفق باشن گل دخترعزیز 😍تعطیلات خوبی داشته باشین
مامان پری
پاسخ
سلامت باشین. مرسی🌷
🥀نوزیتا🥀🥀نوزیتا🥀
12 خرداد 98 3:35
با آرزوی موفقیت های بیشتر و بهتر❤️🌹
مامان پری
پاسخ
ممنون عزیزم. سلامت باشین💐
千.𝓏千.𝓏
27 خرداد 98 18:22
لطفا ما رو دنبال کنید .
مامان پری
پاسخ
💐
مامان آیلینمامان آیلین
16 مهر 98 10:49
عزیزم😍
مامان پری
پاسخ
😘
مامان تربچهمامان تربچه
25 مهر 98 21:50
به سلامتی و مبارکی😍
مامان پری
پاسخ
😘💐
مامان و بابامامان و بابا
25 آذر 98 9:44
😍😘
مامانیمامانی
30 آذر 98 9:43
انشاءالله که همیشه و همه جا موفق باشی عزیزم 😍
خاله جونی
30 آذر 98 13:15
ان شاالله دانشگاه رفتن و فارغ التحصیلی خاله خوشگلم😘
مامان پریمامان پری
2 دی 98 22:42
ممنونم  لطف کردین
مامان پریمامان پری
8 دی 98 11:37
مرسی عزیزم😍
هلیاهلیا
21 دی 98 13:12
با آرزوی موفقیت های بیشتر😘
مامان جونیمامان جونی
22 خرداد 99 8:23
لایک😍
مامان پریمامان پری
7 مرداد 99 12:12
😘