فاطمه جانفاطمه جان، تا این لحظه: 14 سال و 6 ماه و 26 روز سن داره
آيلا جانآيلا جان، تا این لحظه: 9 سال و 11 ماه و 14 روز سن داره
آیلین جونمآیلین جونم، تا این لحظه: 5 سال و 6 ماه و 29 روز سن داره
یاسین جانیاسین جان، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 28 روز سن داره
ترلان گلمترلان گلم، تا این لحظه: 5 سال و 4 ماه و 12 روز سن داره
وبلاگ جانوبلاگ جان، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 28 روز سن داره

من و فرشته هام...

اولین نوشته فاطمه جونی تو وبلاگش...

1397/9/7 14:14
نویسنده : مامان پری
284 بازدید
اشتراک گذاری

سلام من فاطمه هستم

من دیشب ساعت 11 خوابیدم و صبح ساعت 7 بیدار شدم و رفتم مدرسه

امروز روز خوبی بود من امروز کنفرانس درس هدیه بانوی قهرمان را دادم که خیلی خوب بود.

من زنگ تفریح بادوستم فاطیما بازی کردیم داشتیم بازی گرگم به هوا بازی کردیم من گرگ شدم یکی از دوستام دوید من هم رفتم د.نبالش دویدم من یدفعه دوستم اومد جلوی صورتم اون وقت هم من افتادم دوستم گفت تقصیر من نبود گریهبعد هم زنگ خونه خورد مامانم اومد دنبالم باهم اومدیم اداره اش ..

 تو اتاقش زخم دست و پام را نشونش دادم گفت وای دست و پات چرا زخم شده ..گفتم تو زنگ تفریح افتادم زمین...مامانم اول ناراحت شد بعد گفت اشکالی نداره قربونت برممحبت..رفتیم خونه پماد میزنم خوب میشه.

پسندها (13)

نظرات (9)

مامان آیلینمامان آیلین
16 مهر 98 10:20
ای جانم😍
مامان تربچهمامان تربچه
25 مهر 98 22:16
عزیزم. فدای خاله باسواد و بروزم بشم😘
مامان پری
پاسخ
ممنون گلم 
زنده باشی😘
مامان و بابامامان و بابا
25 آذر 98 10:10
😍😘
مامانیمامانی
7 دی 98 11:44
عزیزمی
مامان پریمامان پری
8 دی 98 11:26
ممنون از نظرات پر مهرتان🌻
هلیاهلیا
21 دی 98 13:04
😍
مامان منتظرمامان منتظر
25 دی 98 9:28
عزیزم😘
مامان جونیمامان جونی
22 خرداد 99 8:13
لایک😍
مامانیمامانی
7 تیر 99 12:32
😘